سیاست یک بام و دوهوای غرب در ارتباط با ایران:
به نام مبارزه علیه تروریسم ،به کام رژیم تروریستی آخوندی!
روز پنجشنبه چهاردهم آذر، دادگاه عدالت اروپا در لوكزامبورگ با صدور سومين حكم خود، برچسب تروريستي اتحاديه اروپا عليه سازمان مجاهدين خلق ايران را براي سومين بار لغو كرد. دادگاه عدالت اروپا با لغو تصميم شوراي وزيران اتحاديه اروپا در پانزدهم ژوئيه 2008 (بیست و پنجم تير۱۳۸۷)، حكم كردكه كليه هزينه هاي مجاهدين براي دادگاه را بايد شوراي وزيران اتحاديه اروپا بپردازد.
امروز دیگر کمتر کسی است که نداند تصمیم اتحادیه ی اروپا در زمینه ی قرار دادن نام سازمان مجاهدین خلق ایران،بمثابه ی نیرومندترین و متشکل ترین سازمان اپوزیسیون برانداز رژیم جنایتکار آخوندی،در لیست سازمان های تروریستی،به درخواست و اصرار سران تبهکار رژیم دست نشانده و اشغالگر جمهوری اسلامی انجام گرفته و ریشه در پیوندهای دیرینه و آشکار و پنهان گردانندگان این اتحادیه با سران خون آشام رژیم آخوندی دارد،رژیم جنگ افروز و خونریزی که با برخورداری از پشتیبانی همه سویه ی صاحبان قدرت در جهان،بویژه در غرب،در زمستان سیاه و خونبار ۱۳۵۷ خورشیدی در میهن ما بروی کار آمد و در سایه برخورداری از همین پشتیبانی اینک نزدیک به سه دهه است که سرزمین مادری مان را به اشغال درآورده و آنرا به لبه ی پرتگاه ویرانی و نابودی کامل سوق داده است.
بجرات می توان گفت چنانچه پادشاه فقید ایران،محمدرضا شاه پهلوی،و واپسین حکومت پادشاهی در میهن ما، حتی از یک هزارم آن پشتیبانی ای برخوردار می بودند که دولت های باختری از خمینی خون آشام و دارودسته ی راهزن و فراماسون وی،پیش و پس از بروی کارآمدن رژیم سراپا وابسته و ضدایرانی جمهوری اسلامی بعمل آورده و می آورند،بی گمان از قدرت ساقط نمی شدند!
مگر ما ایرانیان هرگز از یاد خواهیم برد که چگونه دولت های باختری،و در پیشاپیش آنان دولت استعماری انگلستان شورش ضدملی و ضدایرانی سال ۱۳۵۷ را با نام رمز "انقلاب شکوهمند بهمن" درمیهن ما براه انداختند،آنهم در شرایطی که سرزمین مادری ما آشکارا درمسیر پیشرفت، تعالی و بهروزی در حرکت بود؟
مگر ما ایرانیان هرگز فراموش خواهیم کرد که چگونه این سیه دلان غارتگر و بیگانه پادشاه ما را که گناهی جز اندیشیدن به ایران و خدمت به ایران و ایرانی نداشت، به بهانه ی واهی و ساختگی بیماری، در خاک سرد غربت بقتل رساندند؟و در همان حال از هیچ امکانی برای زنده نگاهداشتن پیرکفتار جماران،فراماسون خمینی،دریغ نکردند و سالیان متمادی از سرازیر شدن این جنازه ی متحرک،پوسیده و بویناک در گور، و استقرار در جهنم جلوگیری کردند؟!همچنانکه تاکنون نیز همین سیاست و روش ضدایرانی را در ارتباط با رهبر قراضه و اسقاطی رژیم،یعنی علی گدا وافوری ونیز دیگر سران پابگور رژیم دست نشانده شان در میهن ما ادامه داده اند!
با اطمینان می توان گفت که هیچ رژیم دیگری بجز رژیم واپسگرا و تا مغز استخوان وابسته ی جمهوری اسلامی را در جهان امروز نمی توان یافت که برغم دست یازیدن به جنایات پیوسته و آشکار علیه بشریت،و نیز برغم پایمال نمودن سیستماتیک و خشن حقوق بشر که از جمله درصدور احکام اعدام های وحشیانه ی خیابانی و اجرای گستاخانه ی آن از سوی سران این رژیم تبارز می یابد،اینچنین از حمایت بیدریغ و شرم آور دولت های باختری و سازمان های رهبری کننده ی آنان ـ که اتحادیه ی اروپا یکی از آنان است ـ برخوردار باشد،و در مقابل اپوزیسیون راستین و برانداز این رژیم اهریمنی و قرون وسطایی آن،اینچنین آماج کینه ورزی و دشمنی همین دولت ها و مراکز قدرت قرار داشته باشد،که یک نمونه ی آن، همین قراردادن نام سازمان مجاهدین خلق ایران در فهرست سازمان های تروریستی از سوی دولت آمریکا و دولت های عضو اتحادیه ی اروپا می باشد.
می بایستی کور بود تا این سیاست یک بام و دوهوا و تناقض و دوگانگی آشکار و شرم آور در سیاست دولت های باختری در ارتباط با میهن دربند و مردم ستمدیده ی ما را ندید و به نکوهش آن نپرداخت!
بر ما ایرانیان است که با همبستگی و گرد آمدن در صف و جبهه ای واحد علیه رژیم دست نشانده ی آخوندی،توطئه های رنگارنگ و بس پیچیده ی گردانندگان این رژیم ماسونیک و اربابان جهانی آن علیه ایران و ایرانی را خنثی نموده و با کشیدن همه ی فریاد ها بر سر آدمخواران و اشغالگران فرمانروا بر میهن ما،زمان سرنگونی این رژیم دست نشانده، و بردمیدن خورشید تابناک آزادی در میهن اهورایی مان را هرچه نزدیکتر سازیم.
بکوری چشم دشمنان دیرینه ی ایران و ایرانی،از آخوندهای معمم و مکلای خمینی صفت گرفته تا اربابان رنگارگ جهانی آنان، که همواره بذر شوم چنددستگی و دشمنی را در میان ما ایرانیان پاشیده و از اینراه نیات شوم و غارتگرانه و ضدایرانی خود را متحقق ساخته اند،با گردنی افراشته و بانگی رسا به رهبران اپوزیسیون برانداز رژیم،صرفنظر از تعلقات سازمانی و گرایشات فکری آنان درود بفرستیم،با همه ی توان از آنان و پیکار تحسین برانگیزشان در راه براندازی رژیم ضدمردمی جمهوری اسلامی و برپایی حکومتی سکولار و دمکراتیک در میهن مان پشتیبانی کنیم و به دشمنان مشترکمان اجازه ندهیم که ما را بجان هم بیندازند. بیایید یکصدا بگوییم:
درود بر شاهزاده رضا پهلوی!
درود بر مسعود رجوی!
درود بر مریم رجوی!
درود بر شهبانو فرح پهلوی!
درود بر مجاهدین خلق ،این فرزندان دلیر و پاکباز مردم ایران!
درود برایرانیان آزاده و میهن دوست هوادار پادشاهی!
درود بر فدایی(البته نه آن اکثریتی های پلید همدست و فدایی خمینی و رژیم آخوندی)!
درود بر دانشجویان آگاه و دلیر ایران زمین که بانگ رسای شان علیه ر ژیم آخوندی در تمامیت آن،لرزه بر اندام اهریمنی سران این رژیم افکنده است!
درود بر یکایک ایرانیان آزاده و میهندوست در درون و برونمرز که پرچم آزادیخواهی و پیکار بر علیه خونریزترین و وحشی ترین رژیم در تاریخ ایران و جهان را در اهتزاز نگاهداشته اند!
درود بر ملت بزرگ و آخوندشکن ایران!
درود بر ایران بزرگ و جاودان،این زادگاه پاک اشوزرتشت،مزدک،بابک،مازیار،و بیشماران فرزانه و قهرمان دیگر!
درود بر یکایک جانباختگان را ه آزادی ایران و ایرانی از چنگال خون چکان آخوندهای معمم و مکلای خمینی صفت،از هواداران پادشاهی گرفته تا مجاهدین خلق،ازکمونیست ها گرفته تا خیل بیشمار قهرمانان گمنامی که بی هیچ تعلق حزبی و سازمانی و گروهی،به پیکار دلیرانه با رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی پرداختند و در این راه از جان شیرین مایه گذاشتند!
درود بر ایران و ایرانی!
ننگ و نفرین بر آخوندهای معمم و مکلای خمینی صفت و مزدوران آشکار و پنهان شان در درون و برونمرز!
امروز دیگر کمتر کسی است که نداند تصمیم اتحادیه ی اروپا در زمینه ی قرار دادن نام سازمان مجاهدین خلق ایران،بمثابه ی نیرومندترین و متشکل ترین سازمان اپوزیسیون برانداز رژیم جنایتکار آخوندی،در لیست سازمان های تروریستی،به درخواست و اصرار سران تبهکار رژیم دست نشانده و اشغالگر جمهوری اسلامی انجام گرفته و ریشه در پیوندهای دیرینه و آشکار و پنهان گردانندگان این اتحادیه با سران خون آشام رژیم آخوندی دارد،رژیم جنگ افروز و خونریزی که با برخورداری از پشتیبانی همه سویه ی صاحبان قدرت در جهان،بویژه در غرب،در زمستان سیاه و خونبار ۱۳۵۷ خورشیدی در میهن ما بروی کار آمد و در سایه برخورداری از همین پشتیبانی اینک نزدیک به سه دهه است که سرزمین مادری مان را به اشغال درآورده و آنرا به لبه ی پرتگاه ویرانی و نابودی کامل سوق داده است.
بجرات می توان گفت چنانچه پادشاه فقید ایران،محمدرضا شاه پهلوی،و واپسین حکومت پادشاهی در میهن ما، حتی از یک هزارم آن پشتیبانی ای برخوردار می بودند که دولت های باختری از خمینی خون آشام و دارودسته ی راهزن و فراماسون وی،پیش و پس از بروی کارآمدن رژیم سراپا وابسته و ضدایرانی جمهوری اسلامی بعمل آورده و می آورند،بی گمان از قدرت ساقط نمی شدند!
مگر ما ایرانیان هرگز از یاد خواهیم برد که چگونه دولت های باختری،و در پیشاپیش آنان دولت استعماری انگلستان شورش ضدملی و ضدایرانی سال ۱۳۵۷ را با نام رمز "انقلاب شکوهمند بهمن" درمیهن ما براه انداختند،آنهم در شرایطی که سرزمین مادری ما آشکارا درمسیر پیشرفت، تعالی و بهروزی در حرکت بود؟
مگر ما ایرانیان هرگز فراموش خواهیم کرد که چگونه این سیه دلان غارتگر و بیگانه پادشاه ما را که گناهی جز اندیشیدن به ایران و خدمت به ایران و ایرانی نداشت، به بهانه ی واهی و ساختگی بیماری، در خاک سرد غربت بقتل رساندند؟و در همان حال از هیچ امکانی برای زنده نگاهداشتن پیرکفتار جماران،فراماسون خمینی،دریغ نکردند و سالیان متمادی از سرازیر شدن این جنازه ی متحرک،پوسیده و بویناک در گور، و استقرار در جهنم جلوگیری کردند؟!همچنانکه تاکنون نیز همین سیاست و روش ضدایرانی را در ارتباط با رهبر قراضه و اسقاطی رژیم،یعنی علی گدا وافوری ونیز دیگر سران پابگور رژیم دست نشانده شان در میهن ما ادامه داده اند!
با اطمینان می توان گفت که هیچ رژیم دیگری بجز رژیم واپسگرا و تا مغز استخوان وابسته ی جمهوری اسلامی را در جهان امروز نمی توان یافت که برغم دست یازیدن به جنایات پیوسته و آشکار علیه بشریت،و نیز برغم پایمال نمودن سیستماتیک و خشن حقوق بشر که از جمله درصدور احکام اعدام های وحشیانه ی خیابانی و اجرای گستاخانه ی آن از سوی سران این رژیم تبارز می یابد،اینچنین از حمایت بیدریغ و شرم آور دولت های باختری و سازمان های رهبری کننده ی آنان ـ که اتحادیه ی اروپا یکی از آنان است ـ برخوردار باشد،و در مقابل اپوزیسیون راستین و برانداز این رژیم اهریمنی و قرون وسطایی آن،اینچنین آماج کینه ورزی و دشمنی همین دولت ها و مراکز قدرت قرار داشته باشد،که یک نمونه ی آن، همین قراردادن نام سازمان مجاهدین خلق ایران در فهرست سازمان های تروریستی از سوی دولت آمریکا و دولت های عضو اتحادیه ی اروپا می باشد.
می بایستی کور بود تا این سیاست یک بام و دوهوا و تناقض و دوگانگی آشکار و شرم آور در سیاست دولت های باختری در ارتباط با میهن دربند و مردم ستمدیده ی ما را ندید و به نکوهش آن نپرداخت!
بر ما ایرانیان است که با همبستگی و گرد آمدن در صف و جبهه ای واحد علیه رژیم دست نشانده ی آخوندی،توطئه های رنگارنگ و بس پیچیده ی گردانندگان این رژیم ماسونیک و اربابان جهانی آن علیه ایران و ایرانی را خنثی نموده و با کشیدن همه ی فریاد ها بر سر آدمخواران و اشغالگران فرمانروا بر میهن ما،زمان سرنگونی این رژیم دست نشانده، و بردمیدن خورشید تابناک آزادی در میهن اهورایی مان را هرچه نزدیکتر سازیم.
بکوری چشم دشمنان دیرینه ی ایران و ایرانی،از آخوندهای معمم و مکلای خمینی صفت گرفته تا اربابان رنگارگ جهانی آنان، که همواره بذر شوم چنددستگی و دشمنی را در میان ما ایرانیان پاشیده و از اینراه نیات شوم و غارتگرانه و ضدایرانی خود را متحقق ساخته اند،با گردنی افراشته و بانگی رسا به رهبران اپوزیسیون برانداز رژیم،صرفنظر از تعلقات سازمانی و گرایشات فکری آنان درود بفرستیم،با همه ی توان از آنان و پیکار تحسین برانگیزشان در راه براندازی رژیم ضدمردمی جمهوری اسلامی و برپایی حکومتی سکولار و دمکراتیک در میهن مان پشتیبانی کنیم و به دشمنان مشترکمان اجازه ندهیم که ما را بجان هم بیندازند. بیایید یکصدا بگوییم:
درود بر شاهزاده رضا پهلوی!
درود بر مسعود رجوی!
درود بر مریم رجوی!
درود بر شهبانو فرح پهلوی!
درود بر مجاهدین خلق ،این فرزندان دلیر و پاکباز مردم ایران!
درود برایرانیان آزاده و میهن دوست هوادار پادشاهی!
درود بر فدایی(البته نه آن اکثریتی های پلید همدست و فدایی خمینی و رژیم آخوندی)!
درود بر دانشجویان آگاه و دلیر ایران زمین که بانگ رسای شان علیه ر ژیم آخوندی در تمامیت آن،لرزه بر اندام اهریمنی سران این رژیم افکنده است!
درود بر یکایک ایرانیان آزاده و میهندوست در درون و برونمرز که پرچم آزادیخواهی و پیکار بر علیه خونریزترین و وحشی ترین رژیم در تاریخ ایران و جهان را در اهتزاز نگاهداشته اند!
درود بر ملت بزرگ و آخوندشکن ایران!
درود بر ایران بزرگ و جاودان،این زادگاه پاک اشوزرتشت،مزدک،بابک،مازیار،و بیشماران فرزانه و قهرمان دیگر!
درود بر یکایک جانباختگان را ه آزادی ایران و ایرانی از چنگال خون چکان آخوندهای معمم و مکلای خمینی صفت،از هواداران پادشاهی گرفته تا مجاهدین خلق،ازکمونیست ها گرفته تا خیل بیشمار قهرمانان گمنامی که بی هیچ تعلق حزبی و سازمانی و گروهی،به پیکار دلیرانه با رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی پرداختند و در این راه از جان شیرین مایه گذاشتند!
درود بر ایران و ایرانی!
ننگ و نفرین بر آخوندهای معمم و مکلای خمینی صفت و مزدوران آشکار و پنهان شان در درون و برونمرز!
====================================
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر