۱۳۸۹ مهر ۵, دوشنبه

مردم ایران حکم انحلال رژیم اشغالگر اسلامی را صادر کرده اند،


اژه ای گوشخوار حکم انحلال احزاب و سازمان ها را صادر می کند!


اژه ای گوشخوار و خون آشام،دادستان جنایتکار رژیم دست نشانده و اشغالگرجمهوری اسلامی که بتازگی سمت سخنگویی قوه ی قضاییه ی بدنام رژیم جمهوری اسلامی را نیز بر عهده گرفته است،ضمن خط و نشان کشیدن برای میرحسین موسوی و مهدی کروبی،از باصطلاح صدور حکم انحلال "جبهه ی مشارکت ایران اسلامی" و "سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی"،در دادگاه خبر داده است.

صرفنظر از دروغ بودن ادعای گزاف اژه ای گوشخواردر باره ی دو تشکل یادشده،باید به این جانور خمینی صفت گفت که مردم ایران از دیرباز،و بویژه در یکسال گذشته،یکدل و یکصدا،و با بانگی رسا،حکم انحلال رژیم اشغالگر اسلامی در تمامیت آن،و با تمامی باندهای حکومتی و دم و دنبالچه های رنگارنگ آن را صادر نموده وبی گمان در آینده ای بسیار نزدیک بساط این رژیم دست نشانده و اهریمنی را از میهن اهورایی ما برخواهند چید!

تا آن هنگام بگذار تبهکاران دغل پیشه ای از قماش اژه ای،به سیاق امام گوربگورشده ی خود،خمینی خون آشام، همچنان دروغ بگویند و یاوه سرایی نمایند و بر این خیال باطل باشند که با این تهدیدها و دروغگویی ها و یاوه سرایی ها،که مردم آگاه و دلیر ایران برای آن تره هم خرد نمی کنند،قادر خواهند بود که رژیم پابگور جمهوری اسلامی را چندصباحی بیش بر مسند قدرت نگاه دارند!
اژه ای گوشخوار و خون آشام در حال بازپس دادن اندکی از خون هایی که آشامیده است!
علی اکبر رشیدی
پنجم مهرماه هفت هزار و سی و دو ایرانی

۱۳۸۹ شهریور ۸, دوشنبه

پشتیبانی خانم کارلا برونی از مردم ایران


و سوزش سران و سگان رژیم آخوندی!



برخی از ورق پاره ها و شبکه های سخنگوی رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی امروز به لجن پراکنی علیه خانم کارلا برونی،همسر زیبارو و جذاب نیکلاس سارکوزی،رییس جمهور فرانسه پرداخته و از وی به عنوان "فاحشه" نام بردند.

افزون بر شبکه خبر رژیم جمهوری اسلامی،روزینامه ی کیهان شریعتمداری نیز با درج لاطائلات و اباطیلی از این دست بزعم خود کوشیده است تا سوزش ناشی از پشتیبانی خانم کارلا برونی و همسر وی از خانم سکینه محمدی آشتیانی را که در زندان های رژیم در انتظار سنگسار و یا اعدام بسر می برد،تا حدودی کاهش داده و یا جبران نماید.

روزنامه ی شریعتمداری در همین پیوند ناگهان کشف کرده است که گویا خانم کارلا برونی"فاسدالاخلاق"!!! نه تنها موجب از هم پاشیده شدن خانواده ی نیکلاس سارکوزی شده است،که با یک خواننده نیز ارتباط دارد!!!

گردانندگان کیهان شریتمداری و دیگر ورق پاره ها و شبکه های مدافع رژیم جمهوری اسلامی که خود از پرورش یافتگان ودست بدست شدگان و زیروروگشتگان بدنام حجره های بویناک و کثیف آخوندی می باشند،و ظاهرا دلشان برای راه اندازی مراکز پااندازی با نام رمز" صیغه" در کنار برج ایفل پاریس، از قماش آنچه که "برادران" و "خواهران" دینی شان در جوار گورگاه رضا،امام هشتم شیعیان برپا نموده اند، لک زده است،البته حق دارند که اینگونه به خشم آیند و از گاوگندچاله دهان آخوندی شان اتهامات و صفات آخوندساخته را نثار خانم کارلا برونی نمایند.چه،کمتر کسی ست که این حقیقت را نداند که پشتیبانی نمونه وار بانوی نخست فرانسه از خانم سکینه محمدی آشتیانی و دیگر زنان تحت ستم میهن ما،و نیز مخالفت وی و همسرش با حکم جنایتکارانه ی سنگسار،نه تنها جگر،که دیگر جاهای حساس ولی وقیح و سگان و بوزینگان درگاه لرزان اش را بمعنای دقیق کلمه سوزانده است!

علی اکبر رشیدی

هشتم شهریورماه 7032 ایرانی

۱۳۸۹ شهریور ۷, یکشنبه

"تدابیر ویژه" یا شکست مفتضحانه ی رژیم آخوندی؟!



ستاد حقوق بشر!!! قوه ی قضاییه ی رژیم زن ستیز جمهوری اسلامی در واکنشی زبونانه به مقاومت یکپارچه ی جامعه ی جهانی و اعتراضات گسترده ی دولت ها و نهادهای حقوق بشر به صدور حکم جنایتکارانه ی اعدام و سنگسار علیه خانم سکینه محمدی آشتیانی اعلام کرد که قوه قضاییه در این ارتباط "راهکارهای ویژه ای"را اتخاذ کرده است که نتیجه ی آن بعدا اعلام خواهد شد!!!

معنا و مفهوم "راهکارهای ویژه" مورد اشاره ی ستاد باصطلاح حقوق بشر قوه قضاییه رژیم جمهوری اسلامی چیزی نیست جز شکست مفتضحانه وعقب نشینی آشکار گردانندگان رژیم سرکوبگر و خونریز جمهوری اسلامی در برابر مقاومت یکپارچه ی جامعه ی جهانی و مواضع مقامات آمریکا و دولت های اروپایی در زمینه ی لزوم بکارگیری اهرم تحریم های گسترده علیه رژیم جمهوری اسلامی در صورت ادامه ی نقض حقوق بشر از سوی این رژیم!

در همین پیوند می توان به گزارشی اشاره نمود که در روزهای اخیر از سوی خبرگزاری فرانسه منتشر گشته و در آن آمده بود که برنارد کوشنر،وزیر خارجه ی فرانسه در نامه ای به مسئول اتحادیه ی اروپا از اعضای این اتحادیه خواسته است که برای نجات جان خانم سکینه محمدی آشتیانی بگونه ای هماهنگ اقدام نموده و در صورت لزوم اهرم اعمال تحریمهای تازه علیه رژیم جمهوری اسلامی را بکارگیرند.

افزون بر این،انتشار اخباری همچون پیوستن نیکلاس سارکوزی و همسر وی به کمپین "توقف سنگسار" بیش از آن جدی و گویا بود که سران رژیم پابگور جمهوری اسلامی بتوانند با بی تفاوتی از کنارش بگذرند!
اینگونه که پیداست،و خوشبختانه،خانم سکینه محمدی آشتیانی بزودی از زندان های جمهوری اسلامی آزاد گشته و حتی موفق خواهدشد ایران را ترک نماید.روشن است که پیشاپیش می توان و باید این رویداد خجسته را به فال نیک گرفت و آن را به عنوان یکی از شکست های اساسی و مفتضحانه ی رژیم ضدایرانی و زن ستیز جمهوری اسلامی،و نیز به نشانه ی یکی از پیروزی های مقاومت دیرینه ی مردم ایران،بویژه زنان دلیر و آزاده ی میهن مان در برابر رژیم دست نشانده و اشغالگر جمهوری اسلامی جشن گرفت!

آنچه اما در این رهگذر بیش و پیش از هر چیزی قابل تاکید است،گوشزد نمودن این واقعیت به رهبران جامعه ی جهانی،بویژه رهبران سازمان ملل متحد،آمریکا و دولت های اروپایی ست که چنانچه آنان در اقدامی قاطعانه،هماهنگ و یکپارچه از سیاست ننگین و شرم آور مماشات،ساخت و پاخت و معامله با سران رژیم خونریز،سرکوبگر،زن ستیز،جنگ افروز و تروریست پرور جمهوری اسلامی دست بردارند و از راه قطع کامل مناسبات سیاسی و دیپلماتیک و نیز معاملات سودآور اقتصادی،نظامی و فرهنگی!!! با این رژیم ضدبشری،به پشتیبانی عملی از جنبش آزادیخواهانه ی مردم ایران برای براندازی این رژیم اهریمنی بپردازند،دیگر کمترین نیازی به حمله ی نظامی جامعه ی جهانی به این رژیم نخواهد بود.چه،ملت بزرگ ایران در چشم بهم زدنی این رژیم پوشالی و دست نشانده را سرنگون نموده و جامعه ی جهانی را یکبار برای همیشه از کابوسی بنام "جمهوری اسلامی" آزاد خواهد ساخت!



علی اکبر رشیدی

هفتم شهریورماه 7032 ایرانی

۱۳۸۹ شهریور ۵, جمعه

انقراض رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی،
انقراض اسلام در ایران است!


آخوند خمینی صفت،احمد جنتی،بتازگی و ناخواسته،بجای استفاده از واژه ی سرنگونی،از واژه ی "انقراض" در پیوند با رژیم پابگور جمهوری اسلامی بهره گرفته است.

آخوند جنتی که خود از نسل در حال انقراض دایناسورهای اسلامی ـ حکومتی ست،بهتر از هرکسی می داند که با سرنگونی رژیم ضدایرانی جمهوری اسلامی،اسلام و نسل اهریمنی آیت الله ها و حجت الاسلام هایی نیز که سده هاست میهن باستانی ما را به اشغال جنایتکارانه ی خویش درآورده اند،بمعنای دقیق کلمه منقرض خواهد گشت!

از نشانه های فروپاشی و انقراض یک رژیم و سیستم حکومتی،یکی هم پرت و پلاگویی روبه تزاید گردانندگان آنست.و این درست همان کاری ست که دیوانگان خون آشامی همچون آخوند جنتی و خامنه ای و مصباح یزدی و ملیجک افسارپاره کرده شان محمود احمدی نژاد،روز و شب،و با حدت و شدتی شگفت انگیز و باورنکردنی بدان سرگرمند.

براستی بر ادعاهای گزاف این اهریمن زادگان دایر بر جاودانه بودن!!! عمر نکبتبار رژیم جمهوری اسلامی، و یا سهم روبه افزایش!!! این رژیم رسوا و ورشکسته و دست نشانده در امر مدیریت جهان!!!چه نامی جز پرت و پلاگویی می توان نهاد؟!


تا سرنگونی و انقراض کامل رژیم دست نشانده و اشغالگر جمهوری اسلامی و کیش اهریمنی آخوندهای معمم و مکلای خمینی صفت در میهن بخون خفته ی ما راه زیادی باقی نمانده است.

باشد که با یگانگی و همبستگی و همدلی همه ی ایرانیانی که آرزوی دیرینه ی رهایی ایران از بند رژیم خونریز،جنگ افروز و تروریست پرور جمهوری اسلامی را در سینه دارند و برای تحقق آن می رزمند،خورشید آزادی سرزمین ما هرچه زودتر بردمد و مهر و شادی و روشنایی و نیکبختی را به ایران و ایرانی پیشکش نماید!


علی اکبر رشیدی

ششم شهریورماه 7032 ایرانی

۱۳۸۹ شهریور ۴, پنجشنبه

ما ایرانیان بر این رژیم دست نشانده و اشغالگر پیروز می شویم!


عکس های زیر را سه روز پیش از درختی سبز در پیرامون محل زندگی مان گرفته ام:درختی جوان،اما استوار که برگهایی شاداب بر تنه و شاخه هایش روییده و پیام زندگی و جوشش را به رهگذران می رسانند.

پیام سمبلیک این درخت به منادیان تباهی و مرگ،از جمله گردانندگان و مزدوران رژیم دست نشانده و اشغالگر جمهوری اسلامی چیزی نیست جز همان پیام همیشگی جنبش آزادیخواهانه ی مردم ایران به گردانندگان و جیره خواران این رژیم ضدایرانی،و آن اینکه:

ما ایرانیان برغم تمامی دشواری ها و ناملایماتی که بر سر راه جنبش آزادیخواهانه ی میهن مان قرار داشته و دارد،سرانجام بر این رژیم اشغالگر و ضدایرانی پیروز می شویم!





علی اکبر رشیدی

پنجم شهریورماه 7032 ایرانی

۱۳۸۹ اردیبهشت ۶, دوشنبه



با خموشانِ دودل ، شور به پا نتوان کرد


جمشید پیمان



چاره ی کار ،حوالت به قضـا نتوان کرد

با خموشانِ دودل ، شور به پا نتوان کرد


دلِ خونین ،نشود سبز به هر شعر و شعار


با خیالاتِ خطا، هـیـچ صـفـا نتوان کرد


عَلـَـمِ شیـرخدا سبـز و کَلَم زارِ تو سبـز


این میان ، مغلطه در کارِ خدا نتوان کرد


بَعدِ یک عمر دروغ و دغل و رسوائی


ریشِ مخلوق ،بدین رنگ حنا نتوان کرد


خون سرخی،که نــدا داد،مکن مایه ی کار*


رونقِ کسبِ خود از خـونِ نــدا نتوان کرد


نسبت اَت موسوی ، اما به صفت موسا باش


ورنـه با مـارِ ریــا ، کارِ عـصـا نـتـوان کرد


پای در راه بنه ، این همه افسانه مخوان


به عمل کـار برآیـد، به دُعـا نـتـوان کرد


راه اگر هست،نه در قصه ی سبز است و نه سرخ


با سـخـن جـانِ پــدر ، دفعِ بَلا نـتـوان کرد


پُـرسی ؛ از بـنـدِ غـم ، آزاد توان کرد وطن ؟


می توان کرد ، ولی بی مـن و مـا نتوان کرد .



*اشاره به ندا آقا سلطان که تیرماه 1388،در جریان تظاهرات ضد رژیم مردم تهران ، به تیر پاسداران خمینی شهید شد

۱۳۸۹ اردیبهشت ۴, شنبه



دیوانه ای که علیه پادشاهان و نظام پادشاهی دُرفشانی می کند!



در شرایطی که اینروزها از هر سو نداهای امیدبخشی در باره ی بایستگی یگانگی و همبستگی میان همه ی ایرانیان مخالف رژیم دست نشانده و اشغالگر جمهوری اسلامی،و تلاش برای برپایی جبهه ی همبستگی متشکل از همه ی رهبران اپوزیسیون برانداز رژیم خونریز جمهوری اسلامی بگوش می رسد،در سایت "دیدگاه ها" شعری از شاعری بنام خانم "مینا اسدی" انتشار یافته است که در سال ۱۹۹۰ میلادی،یعنی بیست سال پیش سروده شده است.

خانم مینا اسدی در این شعر که "دیوانه...آموزگار...و پادشاه" نام دارد،با کینه و نفرتی چندش آور که البته به آن رنگ و روغن شعر و شاعری نیز زده شده است،تمامی پادشاهان ایران و جهان در درازنای تاریخ بشری را خونخوار و خونریز توصیف نموده است!!!


برای من البته این نکته هنوز روشن نیست که ابتکار انتشار شعری اینچنین "ضدسلطنتی" که در بیست سال پیش سروده شده و با خواندن آن لبخندی زهرآگین و رضایت آمیز بر لبان آخوندهای معمم و مکلای خمینی صفت نقش می بندد،با خانم مینا اسدی بوده است و یا کسی دیگر!


آنچه اما بجرات می توان گفت اینست که خانم مینا اسدی با این شعر آخوندشادکنی که علیه تمامی پادشاهان تاریخ و جهان سروده است،لابد انتظار هم دارد که مردم ایران ایشان و امثال ایشان را به عنوان آموزگار خویش برگزیده و از پی ایشان به بیراهه ای گام نهند که شباهت شگفت انگیزی به بیراهه ای دارد که دیوانگان و سادیست های خون آشامی همچون خمینی و دارو دسته ی تبهکارش با بهره گیری از ادبیاتی همانند با ادبیاتی که در این باصطلاح شعر دیده می شود،در سال ۵۷،در جریان فاجعه ی شوم و ضدایرانی موسوم به "انقلاب شکوهمند بهمن" به ایرانیان نشان دادند!


اما سی و یکسال دروغ و فریب آخوندی علیه پادشاهان و نظام پادشاهی بس است:


مردم ایران خوشبختانه دیگر از پی دیوانگانی که بیهوده می پندارند از خرد و دانش بهره ای سرشار برده اند،روان نخواهند شد!




علی اکبر رشیدی


چهارم اردیبهشت ۷۰۳۲ ایرانی

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲, پنجشنبه


دل نبستن به موسوی و کروبی،

متمرکز نمودن مبارزه علیه ولی وقیح جنایتکار و شرکا!



نباید از هوش چندان سرشاری برخوردار بود تا بتوان این حقیقت را دریافت که میرحسین موسوی و مهدی کروبی،برغم مواضع ظاهری شان،نه برای خمینی خون آشام ،و نه برای حکومت و نظام خونریزی که او و شرکایی همچون موسوی و کروبی بنیان گذاردند،دیگر تره هم خُرد نمی کنند.

با این حال،دل بستن به میرحسین موسوی و مهدی کروبی برای آزادی حقیقی ایران و مردم ایران از چنگ رژیم خونریز اسلامی به همان اندازه نابخردانه و نادرست است که زیر ضرب بردن این دو بجای متمرکز نمودن مبارزه علیه تمامیت رژیم جمهوری اسلامی،ولی وقیح جنایتکار و شرکا و مزدوران شان!


علی اکبر رشیدی

سوم اردیبهشت ۷۰۳۲ ایرانی

۱۳۸۹ فروردین ۳۱, سه‌شنبه



آنچه مردم ایران بواقع با محمود احمدی نژاد کرده اند!



محمود احمدی نژاد در ادامه ی دروغپردازی هایش در مصاحبه با یک خبرنگار خارجی با گستاخی گفته است:

"مردم آزادانه من را انتخاب کرده اند!"

چنانچه از این جمله ی دروغ رییس جمهور تیرخلاص زن رژیم دو واژه ی "آزادانه" و "انتخاب" را حذف کنیم،آنگاه معنا و مفهوم راستین آنچه را که مردم دلیر و بپاخاسته ی ایران بواقع با وی نموده و او و دیگر گردانندگان تبهکار رژیم اشغالگر اسلامی را به ستوه آورده اند،بخوبی درخواهیم یافت!

علی اکبر رشیدی


سی و یکم فروردین ماه ۷۰۳۲ ایرانی

۱۳۸۹ فروردین ۲۸, شنبه




استقبال پرشور!!! مردم قزوین از ا.ن!


مردم خوب قزوین

با دنگ و فنگ و آیین،

محمودو دمر نمودن،

غیرت شو!!! ستودن

انگشت بهش رسوندن

آقادایی شو سوزوندن

بعد هم خوندن یکصدا:

محمودو می خوایم چه کنیمش؟

بندازیم بالا بکنی..ش!

علی اکبر رشیدی

بیست و هشتم فروردین ماه ۷۰۳۲ ایرانی


زنان "بدحجاب"

و

زلزله در ارکان اسلام !



کاظم صدیقی،امام جمعه ی موقت رژیم جنایتکار اسلامی در سیرک آخوندی موسوم به نماز جمعه در تهران ادعا کرده است که زنان "بدحجاب" موجب افزایش زلزله می شوند!

چنانچه نیک بیندیشیم،خواهیم دید که مردک خون آشام و خمینی صفت پُربیهوده نیز نمی گوید:

زنان "بدحجاب"، بزبان آخوندی،و یا همان زنان دلیر و آزاده ی ایرانی،بزبان پارسی، براستی نیز موجب افزایش زلزله می شوند،اما نه زلزله در طبیعت،بلکه زلزله در ارکان پوسیده ی اسلام و رژیم اشغالگر اسلامی!

علی اکبر رشیدی

بیست و هشتم فروردین ماه ۷۰۳۲ ایرانی

۱۳۸۹ فروردین ۲۶, پنجشنبه



اساسی ترین کار رهبران اپوزیسیون برانداز رژیم جمهوری اسلامی!



ناگفته پیداست که در شرایطی که رژیمی دست نشانده و اشغالگر بر سرزمین کهن و ورجاوند ما فرمان می راند،اساسی ترین کاری که هر ایرانی میهن دوست و آزاده ای می تواند و باید انجام دهد،پیکار با این رژیم ضدایرانی است.

مردم ایران از نخستین روز بقدرت رسیدن رژیم جنایت پیشه ی جمهوری اسلامی با مقاومت عادلانه ی خویش در برابر اشغالگران میهن مان آشکارا نشان داده اند که از عهده ی انجام این کار اساسی و وظیفه ی میهنی بخوبی برمی آیند.

اساسی ترین کاری که رهبران اپوزیسیون برانداز رژیم جنایتکار اسلامی در شرایط کنونی می توانند و باید انجام دهند،همانا تلاش هدفمند،پیگیر و سازنده در راستای برپایی جبهه ی همبستگی همه ی ایرانیان مخالف با این رژیم اهریمنی بمنظور شتاب بخشیدن به فرآیند براندازی آن است.

ضمنا تداوم حاکمیت ننگین و اسارتباررژیم اشغالگر جمهوری اسلامی بر میهن ما تا به امروز،بهیچ روی بدانمعنا نبوده و نیست که در فرآیند نبرد آزادیبخش و میهنی برای براندازی رژیم خونریز جمهوری اسلامی از دست کسی کاری بر نمی آید و یا اینکه تاکنون کسی نتوانسته و یا نخواسته است کاری اساسی در این راستا انجام دهد:ادعاهایی از این دست،بگونه ای آشکار رنگ و بوی زننده و مشمئزکننده ی تبلیغات و القائات وزارت اطلاعات بدنام رژیم جمهوری اسلامی را دارد.

وارون ادعاهای ناامیدکننده و آخوند شادکنی از این دست، باید گفت که اتفاقا یکی از اساسی ترین کارهایی که رهبرانی مانند شاهزاده رضا پهلوی و یا رهبران سازمان مجاهدین خلق و دیگر سازمان ها و احزاب اپوزیسین برانداز رژیم تا به امروز انجام داده و می دهند ،همانا برافراشته نگاه داشتن پرچم پرافتخار مقاومت عادلانه ی ملت بزرگ ایران در برابر گردانندگان و مزدوران رژیم اهریمنی و جنایت پیشه ی جمهوری اسلامی است!

کسانی که این واقعیت را نمی بینند و یا بگونه ای آن را کتمان و یا تحریف می کنند،یا از خرد سیاسی و اجتماعی چندان بهره ای نبرده اند،و یا اینکه ریگی در کفش دارند!

علی اکبر رشیدی


بیست و هفتم فروردین ماه ۷۰۳۲ ایرانی



از طبیعت بیاموزیم

جمشید پیمان


قورباغه
قورباغه که بسیار سخن می گوید
آن را نه برای اهل فن می گوید
گوید که درین زمانه خاموش نمان
پندیست به گوش جانِ من می گوید

مـور
درلرزه نیفت چون که ره ، ویران است
شب ،تیره و سرد و سربه سر باران است
یک مور به از هزار نــوح اَت گوید ؛
پـیـروزی از آنِ پـایـداران است

خوک
در پیش کَسان،خویش سرافکنده مکن
آزاده بمان و جانِ خود ، بنده مکن
چون خوک مباش و چهره در گند نمال
پستی نگزین و خویش شرمنده مکن

سرو
دانی سر سرو از چه رو خم نشود ؟
یک ذرّه زسبز روئیش کم نشود؟
زیرا به گرو نداده دل نـزدِ خسی

از بیش و کم زمانه دَر غَم نشود

کـویـر
بشنو که چه گویَـدَت کویر از دلِ پاکــ
می سوزد و رخ نمی نماید نمناک ــ
گوید که به تَـفتـیده گی ات شادان باش
با تشنگی ات بساز و دل بِـبُـر از افلاک

رود
تا چند به دَر دوخته ای چشم امید
دل،خوش زه کرده ای به هر گفت و شنید
برخیز و چو رود رو به دریا بِـنـمای
در باور رفـتـن ات میفکن تردید

خورشید
خورشید زجانِ خود ، تو را جان بخشید
مهر از دلِ خود، تو را فـراوان بخشید
چیزی در ازاءِ بخشش اش از تو نخواست
از مایه ی جان ، بدونِ جُبران بخشید

لاله
صبحست زسربرون کن اندیشه ی خواب
از روشنی مهر ، دمی چهره مـتـاب
از دست منه فرصتِ یک روزه ی عمر

برخیز و چو لاله ، زنـدگی را دریاب

شاهین
تا سینه چو ماکیان نهی بر کفِ خاک
سهمت نشود بغیر مُشتی خاشاک
شاهین سپهر باش و پرواز گزین
چونان مگسی دور مزن بر سر تاک

۱۳۸۹ فروردین ۲۲, یکشنبه

با پچپچه های اندوه،


با گام های تنهایی...

(چند طرح از کارهای تازه ی من)



هواداری از شاهزاده رضا پهلوی،آری!

دشمنی و تبلیغات علیه سازمان مجاهدین خلق ایران،نه!

عجیب است،اما این واقعیت دردناکی ست که در میان هم میهنان ما هنوز هم کسانی یافت می شوند که به بهانه ی هواداری از شاهزاده رضا پهلوی،در ارتباط با سازمان مجاهدین خلق ایران و بویژه رهبران طراز اول این سازمان،از ادبیات تهوع آوری همانند ادبیات مورد استفاده ی گردانندگان و مزدوران رژیم اشغالگر و دست نشانده ی جمهوری اسلامی بهره می گیرند.

این در حالی ست که سازمان مجاهدین خلق ایران،بگواهی دوست و دشمن،یکی از سازمان های اصلی اپوزیسیون برانداز رژیم جمهوری اسلامی می باشد.

و مهمتر اینکه،شاهزاده رضا پهلوی،به عنوان رهبری براستی خردمند و آزاداندیش،نه در گذشته،و نه در شرایط کنونی،از چنین ادبیات موهوم و سوال برانگیزی در ارتباط با سازمان مجاهدین خلق ایران و رهبران طراز نخست آن،و بطریق اولی،در ارتباط با دیگر احزاب وسازمان های اپوزیسیون برانداز رژیم جمهوری اسلامی،بهره نگرفته و نمی گیرد.

بر عکس!

ایشان همواره و بدرستی بر بایستگی اتحاد و همبستگی میان همه ی ایرانیان مخالف رژیم جمهوری اسلامی،و بطریق اولی،همه ی احزاب و سازمان های اپوزیسیون برانداز رژیم جنایت پیشه و ضدایرانی جمهوری اسلامی تاکید نموده و خود،در راستای تحقق این ایده ی ملی و میهنی گام هایی شجاعانه، مشخص و عملی برداشته است.

تازه ترین و برجسته ترین نمونه ی تلاش عملی و ستایش برانگیز شاهزاده رضا پهلوی درزمینه تحقق ایده ی اتحاد و همبستگی میان همه ی ایرانیان مخالف رژیم جمهوری اسلامی، حضور همزمان ایشان همراه با خانم مینا احدی،از رهبران حزب کمونیست کارگری ایران، و شماری دیگر از ایرانیان مخالف رژیم که جریانات و گرایشات کمونیستی و جمهوریخواه و ... را نمایندگی می نمایند،در نشست و کنفرانس جهانی مربوط به حقوق بشر در شهر بن جمهوری فدرال آلمان در ششم فروردین ماه سالجاری می باشد.

در چنین شرایطی،ناگفته روشن است که نمی توان از یکسو مدعی هواداری از شاهزاده رضا پهلوی بود، و در همان حال،خط و سیاست دشمنانه و آخوندشادکنی را در ارتباط با سازمان مجاهدین خلق ایران و دیگر سازمان ها و احزاب اپوزیسیون برانداز رژیم دست نشانده و اشغالگر جمهوری اسلامی پیش برد که در بهترین حالت،با سیاست ها و اهداف خردمندانه ای که شاهزاده رضا پهلوی پیش برده و می برد،کمترین همسویی و قرابتی ندارد.

در شرایطی که بویژه بدنبال انتشار پیام دی ماه آقای مسعود رجوی به شاهزاده رضا پهلوی،شاهد کاهش چشمگیر حجم و دامنه ی حملات و انتقادات مرسوم از سوی اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران علیه شاهزاده رضا پهلوی و هواداران پادشاهی می باشیم، پافشاری بر سیاست دشمنی با سازمان مجاهدین خلق ایران و دیگر سازمان ها و احزاب و تشکل های اپوزیسیون برانداز رژیم جمهوری اسلامی،ناگزیر پرسش هایی را در باره ی سرشت و اهداف راستین و پشت پرده ی کسانی که به بهانه و در پوشش هواداری از شاهزاده رضا پهلوی،مبلغ این سیاست نابخردانه و آخوندشادکن می باشند،پدید می آورد.

علی اکبر رشیدی


بیست و دوم فروردین نماه ۷۰۳۲ ایرانی

۱۳۸۹ فروردین ۱۹, پنجشنبه


ادامه ی جنایت و وحشیگری گردانندگان رژیم اسلامی


و وظیفه ی رهبران اپوزیسیون برانداز رژیم !



جنایت و وحشیگری در رژیم دست نشانده و اشغالگر جمهوری اسلامی پدیده هایی نو نیستند:این رژیم اساسا بر بستر جنایت و وحشیگری شکل گرفته و بقدرت رسیده است.


گردانندگان جنایت پیشه ی رژیم اسلامی و مزدوران شان همان خون آشامان بی آزرمی هستند که در سال ۵۷ سینما رکس آبادان و مسجد کرمان را آتش زدند و صدها تن از هم میهنان بیگناه ما را در آتش کینه و نفرت دیرینه و جانورانه ی خویش از ایران و ایرانی سوزاندند و سپس با بی چشم و رویی ویژه ی آخوندهای معمم و مکلای خمینی صفت و اربابان شان شعار دادند:" مسجد کرمان را،رکس آبادان را،شاه به آتش کشید!"


همه ی نیروهای انقلابی و کمونیست و باصطلاح ملی نیز همصدا با خمینی و دارودسته اش این شعار را تکرار نموده و این دروغ بزرگ را بخورد مردم ایران دادند،و شگفتا که تا به امروز نیز از این بابت نه تنها از هواداران پادشاهی،که حتی از همان مردمی هم که فریب این شعارها را خوردند و خمینی را برگرده ی خویش نشاندند،پوزش نخواسته اند!


به باور من،ما ایرانیان مخالف رژیم ضدایرانی جمهوری اسلامی در برونمرز،پابپای مسئولیت پذیری بیشتر در پیکار با رژیم جمهوری اسلامی،می بایستی هر روز چندین نامه ی سرگشاده به رهبران اپوزیسیون برانداز رژیم جمهوری اسلامی بنویسیم و از آنان بپرسیم:


خانم ها و آقایان محترم!


رهبران گرامی اپوزیسیون برانداز رژیم جمهوری اسلامی!


مردم ایران در پیکار برای رژیم جمهوری اسلامی،دیگر چقدر باید خون بدهند،و سران و مزدوران جنایتکار جمهوری اسلامی،در ادامه ی جنایات و وحشیگری هایشان علیه ایران و ایرانی،دیگر چقدر باید از مردم ایران قربانی بگیرند تا شما رهبران اپوزیسیون برانداز رژیم که در گفتارها و پیام هایتان بدرستی و پیوسته بر بایستگی اتحاد وهمبستگی ملی همه ی ایرانیان مخالف رژیم جمهوری اسلامی تاکید می کنید،تنها به گفتار بسنده ننموده و سرانجام گام هایی عملی و مشخص در این زمینه بردارید و از راه دیدار و مذاکره با یکدیگر،راه را برای تشکیل جبهه ی همبستگی ملی متشکل از همه ی احزاب،سازمان ها،تشکل ها و شخصیت های ملی و مستقل هموار سازید؟


باید هر روز نامه ای سرگشاده به رهبران اپوزیسیون برانداز رژیم جمهوری اسلامی بنویسیم و از آنان بپرسیم:


خانم ها و آقایان!


در شرایطی که شما بخوبی می دانید و آگاهید که اتحاد و همبستگی ملی ایرانیان مخالف رژیم جمهوری اسلامی پیش شرط اساسی سرنگونی این رژیم تبهکار و اشغالگر است،سرانجام به ما ایرانیان به ستوه آمده از جنایات و وحشیگری های بی پایان این رژیم ضدایرانی بگویید و توضیح بدهید که برغم گذشت سی و یکسال از هنگام بروی کارآمدن رژیم جمهوری اسلامی، براستی چه چیزی همچنان مانع از آن است که شما رهبران اپوزیسیون برانداز رژیم،اعم از جمهوری خواه،هوادار پادشاهی،کمونیست،سوسیال دمکرات،انقلابی و ملی،در جبهه ای متحد و یگانه گرد آیید و از این راه به فرآیند براندازی رژیم دست نشانده و اشغالگر جمهوری اسلامی شتابی چشمگیر ببخشید؟

علی اکبر رشیدی


بیستم فروردین ماه ۷۰۳۲ ایرانی

۱۳۸۹ فروردین ۸, یکشنبه




شاهزاده رضا پهلوی در جمهوری فدرال آلمان:

گزارش های اختصاصی کیانوش رشیدی

از سفر شاهزاده رضا پهلوی به آلمان

----------------------------------------------


گفتگوی اختصاصی کیانوش رشیدی،

خبرنگار و برنامه ساز رادیو صدای ایران-هوستون

با شاهزاده رضا پهلوی در شهر بُن-جمهوری فدرال آلمان




با شاهزاده رضا پهلوی
ششم فروردین ماه 7032 ایرانی
بیست وششم مارس 2010 میلادی
بُن-جمهوری فدرال آلمان
******************

سخنرانی شاهزاده رضا پهلوی بزبان انگلیسی در کنفرانس مطبوعاتی در شهر بُن- جمهوری فدرال آلمان، که به بررسی نقض حقوق بشر در ایران زیر چکمۀ های خونریز ملایان اختصاص داشت .

بخش نخست:




بخش دوم:




پاسخ شاهزاده رضا پهلوی به پرسش در بارۀ رابطۀ نقض حقوق بشر در ایران و برنامۀ اتمی رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی در کنفرانس مطبوعاتی برگزار شده در شهر بُن، واقع در جمهوری فدرال آلمان:





سخنان صریح شاهزاده رضا پهلوی خطاب به گروهی از ایرانیان در شهر بُن، واقع در جمهوری فدرال آلمان:




-------------------------------

گفتگوی کیانوش رشیدی،

خبرنگار و برنامه ساز رادیو صدای ایران-هوستون

با بانو مینا احدی،



عضو کمیتۀ بین المللی علیه سنگسار و اعدام:



بانو مینا احدی


۱۳۸۸ اسفند ۲۶, چهارشنبه



آقای کروبی

و نقش رادیو بی بی سی در پیشبرد انقلاب کثیف اسلامی!


آقای مهدی کروبی در تازه ترین سخنان خود اشاره ای گویا و قابل تعمق به رادیو بی بی سی و نقش آن در پیشبرد انقلاب کثیف اسلامی در سال ۵۷ نموده است که نمی توان و نباید از کنار آن بسادگی گذشت.

آقای کروبی که در کنار خمینی خون آشام و دیگر همدستان تبهکار و انگلیسی این اهریمن مجسم تاریخ معاصر ایران،خود از رهبران انقلاب کثیف اسلامی موسوم به "انقلاب شکوهمند بهمن" بوده است،در رد ادعای سران و کارگزاران جنایتکار رژیم دست نشانده و اشغالگر جمهوری اسلامی که وی و دوستانش را به واسطه ی مصاحبه با رادیو بی بی سی به وابستگی به انگلستان متهم می سازند،گفته است:

"در زمان انقلاب که بی بی سی اخبار را انتشار می داد و به گونه ای به پیشبرد انقلاب کمک می کرد اشکالی نداشت اما حالا انتشار اخبار اشکال دارد؟ اگر اینگونه استدلال شود پس باید حق را به شاه داد که می گفت انقلاب را بی بی سی راه انداخت و وحدت ارتجاع سرخ و سیاه، چطور حرفهای شاه نادرست بود اما حرفهایی که با همان منطق و محتوا از زبان شما گفته می شود درست است"؟

چنانکه می بینیم آقای کروبی،بعنوان یکی از همدستان خمینی پلید،و نیز به عنوان یکی از رهبران انقلاب کثیف و انگلیسی موسوم به "انقلاب شکوهمند بهمن"،آشکارا به این واقعیت انکارناپذیر که رادیو بی بی سی به پیشبرد انقلاب بظاهر ضداستعماری زیر رهبری خمینی انگلیسی کمک می کرد و در واقع تعزیه گردان اصلی این انقلاب کثیف و ضدایرانی بود،اذعان نموده است.

براستی نیز باید حق را به پادشاه فقید و میهن دوست ایران،شاهنشاه آریامهر داد که از نخستین روز شکل گرفتن فاجعه ی شوم و انگلیسی موسوم به "انقلاب شکوهمند بهمن"، و نیز پس از به بار نشستن این فاجعه ی ویرانگر و خانمانسوز،پیوسته و بدرستی می گفت و تاکید می نمود که "انقلاب [کثیف اسلامی]را بی بی سی راه انداخت و وحدت ارتجاع سرخ و سیاه"!

هم از اینرو آقای مهدی کروبی، که انصافا باید گفت پس از نمایش انتخاباتی دهمین دوره ی ریاست جمهوری در رژیم دست نشانده و اشغالگر جمهوری اسلامی، شجاعانه در برابر ولی وقیح و دیگر گردانندگان این رژیم خونریز ایستاده است،بهتر است بجای ادامه ی دشمنی نابخردانه با پادشاه فقید و رژیم شاهنشاهی،و همسان نشان دادن حکومت ملی و سکولار شاهنشاهی با رژیم سراپا وابسته و واپسگرای جمهوری اسلامی، و نیز بجای تاکید پیوسته بر وفاداری خود به نظام و رژیم اهریمنی جمهوری اسلامی و انقلاب کثیف اسلامی،سرانجام زبان به بازگویی اسرار مگو و حقایق در باره ی ماهیت انگلیسی خمینی خون آشام و دیگر رهبران انقلاب کثیف و انگلیسی موسوم به "انقلاب شکوهمند بهمن" بگشاید و بی هراس از تهدیدات ولی وقیح و دیگر گردانندگان رژیم دست نشانده و اشغالگر جمهوری اسلامی و اربابان انگلیسی آنان،آشکارا به جبهه ی ایرانیان آزاده، میهن دوست و ضد انقلاب کثیف اسلامی بپیوندد!


علی اکبر رشیدی

بیست و هفتم اسفندماه ۱۳۸۸ خورشیدی

۱۳۸۸ اسفند ۲۴, دوشنبه




گونه ات حالِ شقایق دارد




جمشید پیمان



گونه ات حالِ شقایق دارد



و فَلق می شِکُفَد ،


زیر آسودگی یِ چشمانت.



نه هراسی ،



نه سرابـی ،



گلِ سرخی این بار ،



و رفیقی که ببخشد به زمین



برکتِ دستِ تـو را .



تـو ، دلِ سرخت را ،



بگذاری سر هر شاخه یِ خشک



و نهالی بنشانی که گُلش ،



رنگی از عشق به چشمم بزند.



من

دلم را به تـو می بخشم ،



و لبِ تشنگی ام



دلِ شادانِ تو را می نوشد .



نه هراسی ،


نه سرابی ،



گلِ سرخی این بار .

۱۳۸۸ اسفند ۲۰, پنجشنبه




بر سبحه و سجاده ات ای شیخ زنم سنگ

جمشید پیمان


عـیـبـم مکن ای شیـخ که مـن کـافِرِ دیـنـم

مــن کـافــرِ دیـن تــوام و شــاد کـه ایــنــم


تـــو عــابــدی و زاهــد و مـحـراب گـُزیـنـی

مــن رِنــدَم و بَـدنــام و خـرابــات نِـشـیـنـم


بــی هـوده مَــده وعـده مَـــرا آتـــش دوزخ

مــن دوزخـیــَم ،دوزخی یِ روی زمــیــنـــم


تــو کـعبـه گـُزیدی که بــگیـری رهِ فـردوس

مــن هـم دوسه خِـشـتی ز جهنـّم بگزینـم


بر سبحه و سجاده ات ای شیخ زنم سنگ

جُـز رِیــب درآن چـهـره ی صـد رنگ نـبـیـنـم


پنهان زتو ، هر شب بِـزنـم باده ی نـوشیـن

هـرچـند که از خُـبـث ، نـشینی به کمـیـنـم


رسـواتــر از آنــم که به وَهـمِ تــو بــگـنـجـد

خـاکِ درِ مـیــخـانــه بُــوَد نـقـش جـبـیـنــم


بَــــر مــنـبــرِ تـزویــر ،نـمـایی رخ خـــود را

مــن نـقـش دلــم جُـز بـه خـرابـات نـبـیـنـم


سهم تـو اگر گشتـه هـمه چشمه یِ کوثـر

بـَـر رَغــمِ تـو ، خُــم خــانه بُــوَد خُـلدِ بَرینم


زآن روز کـه باحُـکـمِ تـو پـیـمانـه شـکستند

آکـنـده زِ انــــدوه و پــریــشـیــده تــریـــنــم


فتـوای تو از خلقِ ستـم دیـده بسی کُشت

زآن روی چـنین غــرقـه در انــدوهِ مِـهـیـنـم


نـابُـود بـه فـرمـانِ تـو شد شــادیِ مـردم

پُــرسـنـد چـرا غــم زده و زار و حَــزیــنــم؟


افـسونِ تـو در سـیـنـه یِ مــن جـای ندارد

مــن اهــلِ خــرابـات و نَـگـردم زِ یــقــیـنـم


خـوفی زتـو دیـگر بـه دلـم نـیـسـت ازیـراک

بـا ساقـی یِ آگــه دل و فـــرزانــه قــریــنـم


نگشود دهــان جز به سخن از می صافـی

تــا از لـبِ شـکّر شکنـش بـوسـه بــچـیـنـم


۱۳۸۸ اسفند ۹, یکشنبه


مردم ایران برای مبارزه با رژیم

نیازی به دریافت اجازه و مجوز از کسی ندارند!

عباس جعفری دولت آبادی،دژخیم خون آشام موسوم به دادستان تهران،به تاسی از دیگر گردانندگان رژیم دست نشانده و اشغالگر جمهوری اسلامی،ضمن بکارگیری واژه ی آخوندی "چهارشنبه آخر سال"بجای واژه ی "چهارشنبه سوری" بازهم برای مردم بپاخاسته ی ایران خط و نشان کشیده و تهدید کرده است که گردانندگان رژیم اجازه نخواهند داد که کسی بدون مجوز به خیابان ها بیاید و موجب برهم زدن امنیت مردم(بخوان امنیت سران رژیم) شود!

مردک جنایت پیشه و بی آزرم ظاهرا از یادبرده است که مردم ایران برای مبارزه با رژیم و آمدن به خیابان ها و سردادن شعار مرگ بر جمهوری اسلامی و مرگ بر خامنه ای نیازی به دریافت اجازه و مجوز از کسی ندارند!


علی اکبر رشیدی


نهم اسفندماه ۱۳۸۸ خورشیدی

۱۳۸۸ اسفند ۶, پنجشنبه



بهوش باشیم!


آنچه که دولت های باختری در زمینه ی زد و بند و معامله ی شرم آور با سران رژیم دست نشانده جمهوری اسلامی و تحویل عبدالمالک ریگی به گردانندگان خون آشام این رژیم ضدایرانی انجام دادند،می تواند در ارتباط با یکایک ایرانیان مخالف رژیم جمهوری اسلامی در برونمرز تکرار شود.

پس بهوش باشیم و لحظه ای نیز این واقعیت تلخ را از یاد نبریم که تا هنگامی که ما ایرانیان همبسته،متحد و نیرومند نباشیم،دشمنان دیرینه ی ایران زمین در تبانی با جنایتکاران و اشغالگرانی که بر سرزمین ما فرمان می رانند،بر ما ستم رواخواهند داشت و ازهیچ رذالت و جنایتی برای به بند کشیدن ما فروگذار نخواهند کرد.


علی اکبر رشیدی

ششم اسفندماه ۱۳۸۸ خورشیدی



ایرانیان در پیکار با رژیم جمهوری اسلامی

نیازی به " امیر المومنین" ندارند!



همه ی ایرانیان آگاه و آزاده بخوبی می دانند که عبدالمالک ریگی،رهبر گروه "جندالله" در نتیجه ی تبانی و ساخت و پاخت بیشرمانه و تبهکارانه ی میان سران دولت های باختری و گردانندگان آدمخوار رژیم دست نشانده و اشغالگر جمهوری اسلامی به اسارت این رژیم ضدایرانی درآمد.

این اقدام کثیف و غیراخلاقی دولتهای باختری،در شرایطی که رهبران این دولت ها در ماه های اخیر در گفتارهای شان پیوسته بر پشتیبانی از جنبش آزادیخواهانه ی مردم ایران علیه رژیم جمهوری اسلامی و بایستگی رعایت حقوق بشر از سوی گردانندگان این رژیم خونریز تاکید نموده اند،اما در عمل،در جریان زد و بند و معامله و ساخت و پاخت با سران رژیم اسلامی حاکم بر میهن مان،یکی از مخالفان شناخته شده ی این رژیم را به سران جنگ افروز و تروریست پرور آن تحویل می دهند،ضمن اینکه از ژرفای دورویی و بی پرنسیپی این سیاست بازان بی آزرم پرده بر می دارد، می بایستی هشداری برای همه ی ایرانیان مخالف رژیم،و در وهله ی نخست تمامی رهبران اپوزیسیون برانداز رژیم جمهوری اسلامی باشد تا یکدم نیز از حیله ها و توطئه های دشمنان داخلی و خارجی ایران زمین غافل نشوند.

همه ی ایرانیان آگاه و آزاده اقدام شنیع و شرم آور دولت های باختری در زمینه ی همدستی و زد و بند شرم آور با سران جنایتکار رژیم جمهوری اسلامی را بدرستی محکوم کرده اند.

این امر اما مانع از آن نمی شود که ایرانیان آگاه و آزاده تلاش های سوال برانگیز،مشکوک و نگران کننده ی گروه جندالله در زمینه ی چسباندن لقب "امیر" به عبدالمالک ریگی که آشکارا به تقلید از دادن لقب "امیرالمومنین" به سرکرده ی آدمخوار باند جنایت پیشه ی طالبان صورت می گیرد را محکوم کنند!

مردم دلیر و بپاخاسته ی ایران،و از جمله هم میهنان غیور بلوچ،در نبرد آزادیبخش با رژیم دست نشانده و اشغالگر جمهوری اسلامی کمترین نیازی به "امیرالمومنین" و مزخرفات انگلیس ساخته ای از این دست ندارند.


علی اکبر رشیدی

ششم اسفندماه ۱۳۸۸ خورشیدی

۱۳۸۸ اسفند ۵, چهارشنبه


پیشکش به همه ی زنان و دختران آزاده ی میهنم

علی اکبر رشیدی

پنجم اسفندماه ۱۳۸۸ خورشیدی

۱۳۸۸ اسفند ۴, سه‌شنبه


عبدالمالک ریگی را هم ربودید،


با ده ها میلیون ایرانی مخالف رژیم چه خواهید کرد؟!


گردانندگان پلید و ریز و درشت رژیم جمهوری اسلامی امروز با کبکبه و دبدبه و شادی و شعف زایدالوصفی که بهیچ روی قصد پنهان کردنش را نداشتند،اعلام کردند که با کمک دست کم سرویس اطلاعاتی یک دولت بیگانه، عبدالمالک ریگی،یکی از رهبران مقاومت مردم بلوچستان علیه رژیم جمهوری اسلامی را دستگیر کرده اند.

رسانه های ضدایرانی وابسته به وزارت اطلاعات رژیم جمهوری نیز در راستای پیشبرد یک جنگ کثیف روانی علیه جنبش آزادیخواهانه ی مردم ایران اقدام به پخش یک فیلم سفارشی نموده اند که در آن ظاهرا تصاویر مربوط به ربوده شدن عبدالمالک ریگی به نمایش گذاشته شده است.

چنانچه سربازان خون آشام و گمنام وزارت اطلاعات رژیم جمهوری اسلامی با همکاری و همیاری و همدستی ننگین و جنایتبار سرویس های جاسوسی دولت های باختری و دیگر دولت ها براستی نیز موفق شده باشند که در جریان یک اقدام تروریستی و راهزنانه عبدالمالک ریگی را بربایند،باید گفت:

نه ربودن و به بند کشیدن کسانی مانند عبدالمالک ریگی،نه شکنجه و اعدام آنان،و نه تحقیرنمودن عملی آنان در عین بزرگنمایی عملیات تروریستی و راهزنانه ی وزارت بدنام اطلاعات رژیم دست نشانده و اشغالگر جمهوری اسلامی،هرگز نخواهد توانست این رژیم اهریمنی و ضدایرانی را که بحق مورد نفرت همگانی ایرانیان آزاده،و از جمله هم میهنان بلوچ ما می باشد،از سرنگونی محتوم و گریزناپذیر برهاند.

من،به مانند یک انسان ایرانی مخالف رژیم جنایتکار اسلامی،اگرچه با جنبش تحت رهبری عبدالمالک ریگی موسوم به "جندالله" و اصولا هر نیرو و جریانی که برغم گذشت سی و یکسال از بروی کارآمدن رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی ،که بر پایه ی احکام و فرامین قرآن و الله در سرزمین ما جنایت می کند،همچنان منادی برقراری حاکمیت الله و دین واپسگرای اسلام بر سرزمین اهورایی ما باشد،کمترین میانه ای ندارم،ضمن محکوم نمودن اقدام تروریستی و راهزنانه ی وزارت اطلاعلات بدنام رژیم جمهوری اسلامی در زمینه ی ربودن عبدالمالک ریگی، که آشکارا در تبانی و زد و بند ننگین و بیشرمانه ی میان رژیم ضدایرانی جمهوری اسلامی و سرویس های جاسوسی دولت های باختری و دولت های گوش بفرمانشان انجام گرفته است،کمترین تردید ی در این نکته ندارم که نه ربودن،نه به بند کشیدن و نه حتی اعدام عبدالمالک ریگی و دیگر مخالفان رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی قادر نخواهد بود این رژیم دست نشانده و اشغالگر را که دشمن همه ی اقوام و ملیت های باشنده ی ایران است،از سرنوشت محتوم آن که همانا سرنگونی گریزناپذیر بدست توانای ملت بزرگ ایران است،برهاند!

علی اکبر رشیدی

چهارم اسفندماه ۱۳۸۸ خورشیدی

۱۳۸۸ اسفند ۳, دوشنبه


آقای کروبی کجا و رضا شاه بزرگ کجا؟


آقای مهدی کروبی در روز سوم اسفندماه که خجسته سالروز تاریخی بقدرت رسیدن رضا شاه بزرگ است،بیانیه ی تازه ای صادر نموده و در آن، یکبار دیگر از خواست های عادلانه ی مردم ایران بر علیه گردانندگان رژیم دست نشانده و اشغالگر جمهوری اسلامی پشتیبانی کرده است.

در اثبات بزرگی،اتوریته و محبوبیت رضاشاه بزرگ، و جاودانگی یاد و نام نیک آن پادشاه میهندوست در قلوب مردم ایران همین بس که کسانی مانند آقای مهدی کروبی درست در روز سوم اسفند،یعنی خجسته سالروز تاریخی بقدرت رسیدن رضا شاه بزرگ، فراخوان صادر نموده و ملت بزرگ ایران را به ایستادگی و پافشاری بر سر خواسته های عادلانه ی خویش در برابر گردانندگان تبهکار رژیم دست نشانده و اشغالگر جمهوری اسلامی فرامی خوانند.

ناگفته پیداست که کسانی مانند آقای کروبی پس از یک عمر تبلیغ دشمنی با رضا شاه بزرگ، و اذعان عملی به ناموفق بودن تلاش های بی وقفه شان برای ارایه ی تصویری دروغین و تحریف شده از آن پادشاه دلیر و بی همتا در میان مردم ایران،اینک برآنند که با بهره گیری از جایگاه روزهای تاریخی همچون سوم اسفند در حافظه ی تاریخی ایرانیان،خود را بعنوان سیاستمدارانی همچون رضا شاه بزرگ به مردم معرفی نمایند.

هرچند می توان و باید از تازه ترین ابتکار آقای مهدی کروبی در این راستا استقبال نمود،اما انصافا باید پرسید آقای کروبی کجا و رضا شاه بزرگ کجا؟

علی اکبر رشیدی

چهارم اسفندماه ۱۳۸۸ خورشیدی