نوشتۀ شما زیر نام"دیکتاتور و کابوس" را خواندم. با خواندن این نوشته من نیز به بهمن ماه ۱۳۶۱رفتم و آن دستگیری های نخست. من نیز به اردیبهشت ماه ۶۲ رفتم و دستگیری های دوم. من به آن خانه رفتم که در آن به همراه چند نفر دیگر مخفی بودیم. در آن خانه، خانم آقا "ح"، هنگامی که آقا "ح" شایعه خبر کشته شدن همسر شما، آقای هوشنگ اسدی را آورد، سرش را محکم به دیوار کوبید. ما بدون توجه به میزان موثق بودن خبر،بپاخاستیم و برای همسر شما یک دقیقه سکوت کردیم.
ماه ها بعد از آن روزهای بسیار دشوار، از سرزمین مان خارج شدم و اکنون بیست و هفت سال است که در مهاجرت هستم. کشورهای گوناگون را درنوردیدم. با آن حزبی که زمانی عضوش بودم، کار کردم. بیشتر رهبران آن حزب را در مهاجرت دیدم و گاها در یک بخش و از جمله شعبه تهیه بولتن خبری، جنب"رادیو زحمتکشان" که از کابل پخش می شد، با هم کار می کردیم.
رهبری آن حزب پدر تک تک اعضای خویش در مهاجرت را در آورد. چه نامهربانی ها که با آنها نکرد؟! چه ظلمها که در حقشان نکرد؟! چه تهمت ها ی ناروا که به آن ها نزد؟!
خوشبختانه از سال ۱۳۷۳، پس از درگیری های روزانه با رهبری آن حزب، دیگر نه تنها هیچگونه تماسی با آنها ندارم،بلکه می کوشم که به معنای دقیق کلمه خیانت های آن حزب به مردم ایران و سرزمین مان را از هنگام پیدایش در سال ۱۳۲۰ ،افشاء نمایم.
خانم نوشابه امیری!
نوشته های ایشان را در کیهان می خواندم، آنگاه که بقول شما مصباح زاده موسسه ای داشت که"چریک تربیت می کرد". این آشنایی با نوشته های آقای هوشنگ اسدی تا بروی کار آمدن رژیم جنایتکار و اشغالگر جمهوری اسلامی ادامه داشت، تا اینکه در بهار سال ۱۳۵۸، آقای هوشنگ اسدی را در دفتر ارگان مرکزی همان حزب دیدم.( آن اطلاعیه معروف در باره "نفوذ" همسر شما در سازمان اطلاعات و امنیت نظام پادشاهی بدستور رهبری!! در همان هنگامه ها بیرون آمده بود. بگذریم که همسر شما در نوشته ای در یکی-دوسال پیش حتی وجود چنین اطلاعیه ای تکذیب را کرد. من هنوز آن اطلاعیه را دارم.)
بگذریم که آقای هوشنگ اسدی در نوشته ای زیر نام"آن روز که شاه رفت" در یکی دو سال پیش،از اندکی از کارهای آن دوران خویش عملا انتقاد نمود.
...
خانم نوشابه امیری!
خانم نوشابه امیری!
از فعالیتهای بعدی شما و همسرتان پس از اخراج از موسسه تربیت"چریک"، در سطوح مختلف آن حزب نیز آگاه هستم.
...
خانم نوشابه امیری!
در مهاجرت مسکو، در اثر تلاشهای بی وقفۀ!! رهبری آن حزب در مسکو، و بویژه شخص سهراب زمانی، عملا از ایران خبری نداشتیم و تنها به رادیوهای امپریالیستی!! گوش می دادیم تا خبری از ایران بدست بیاوریم.
چند سال پیش چشمم، بناگاه به نام آقای هوشنگ اسدی در رسانه های گروهی فارسی زبان، این بار، اما، در برون از مرزهای میهن، افتاد. تو گویی چیزی تغییری نکرده است.
آرام آرام تغییر در نوشته های ایشان، مشاهده می شود که تا به سرمنزل پایانی برسد، دیگر نه نشان از رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی خواهد بود و نه نشانی از سران این رژیم جنایتکار! چرا که با رستاخیز نوین مردم ایران بر علیه این رژیم اشغالگر، رفتنشان از هر زمان دیگری حتمی تر شده است.
وقتی برای نخستین بار چهرۀ آقای هوشنگ اسدی را بر صفحه تلویزیون آمریکا دیدم، بلافاصله اعتراض خویش را به مدیران رسانۀ نامبرده اعلام کردم و اندکی د ربارۀ همسر شما به مدیران تلویزیون صدای آمریکا گفتم. باتفاق ایرانیان دیگر نامه ای سر گشاده به آقای کامبیز محمودی نوشتیم و به دعوت گردانندگان و مجریان این رادیو از شما، همسر شما، علیرضت نوری زاده، مهران براتی و...شدیدا اعتراض کردیم. این نامه سرگشاده در وبلاگ من نیز چاپ شده است.
سخن به دارزا کشید. می خواستم کوتاه برای شما بنویسم.
برای اینکه سرتان را بدرد نیاورم، از شما پرسشی دارم، و آن این است که، چه زمانی می خواهید از خود بخاطر آنچه که در سالهای همکاریتان با روزنامه "کیهان" در درون مرز و در سال های پشتیبانی آشکارتان از رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی، انجام داده اید، انتقاد کنید؟!
به گذشتۀ خود نگاهی بیندازید. حقایق را آنگونه که بودند، و نه آنگونه که بدستور آن حزب می بایست بنویسید، برای ایرانیان بگویید.
با گفتن حقایق،و از جمله، حقایق پشت پرده از جنایات گسترده و بیشمار رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی در حق همۀ ایرانیان، جای شایستۀ خود را در رسانه های همگانی ایرانی بیابید.
کیانوش رشیدی
هجدهم مرداد ماه ۱۳۸۸
نشانی وبلاگ من:
پی نوشت:
* اصل نامه بلند تر است. این نامه را با ویرایش و حذف برخی نکات که در اصل نامه آمده است، در وبلاگم آوردم. بجای جملات و واژه های حذف شده، نقطه چین آوردم. اصل نامه را برای خانم نوشابه امیری فرستادم.
-در بازنویسی تیترهای آن هنگام روزنامه "کیهان" از حافظه ام کمک گرفتم. سی و یکسال آز آن روزها گذشته است.اشتباهات احتمالی تنها بدین دلیل است.
- "موسسه ای که چریک تولید(و یا تربیت) می کرد"، عنوان نوشتۀ خانم نوشابه امیری است در هفته نامۀ "نیمروز" به مناسبت درگذشت آقای مصباح زاده.
-مصاحبه حمیده"نوشابه" امیری با خمینی در روزنامه کیهان در سوم بهمن ماه 1357، برابر با بیست وسوم ژانویه 1979 در نشانی زیر:
http://alefbe.com/revolution16.htm
-"خانم خبر نگار و حضرت آیت الله"، نوشته ای از خانم الهه بقراط در بارۀ "نوشابه امیری" در نشانی زیر:
http://www.alefbe.com/article_KayhanLondon_March2006.htm
-اطلاعیه دبیرخانۀ کمیته مرکزی حزب توده، منتشره در روزنامه"مردم" شمارۀ 19 در بارۀ هوشنگ اسدی در نشانی زیر:
http://pezhvakeiran.com/didaks/houshangeasadi2.jpg
-نامه سرگشاده به آقای کامبیز محمودی در نشانی زیر:
http://kianooshrashidi.blogspot.com/2008/11/blog-post_24.html
برگرفته از وبلاگ:کیانوش رشیدی
http://www.kianooshrashidi.blogspot.com/
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر